بسم الله الرحمن الرحیم
"و الشعراء یتبعهم الغاوون، الم تر انهم فی کل واد یهیمون، و انهم یقولون ما لا یفعلون، الا الذین امنوا و عملوا الصالحات و ذکروا الله کثیرا و انتصروا من بعد ما ظلموا و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون" (شعراء ، 224-227)
شعر و شاعری تعریفی دوباره باید...
وادی خیالات و توهمات را چون قالبی موزون دهند و شعر نامند آیا تنها کافی است برای توجه؟!
اینکه آدمی را به جای روشنایی بخشی به ظلمات و حیرانی افکندن شایسته تقدیر است و تمجید؟!
شعر و شاعری و شاعران را باید از نو از ریشه شناخت تا در ریسمان چاه آنان افتاده نگشت...
انشاءالله